چی شد طلبه شدم؟
من هم مانند همه دختر های هم سن و سال خودمدوست داشتم یه دندان پزشک یا یک پرستار باشم باید رو پوش سفید رنگ اما خانواده ام بخاط یکسری از تعصبات اجازه نمی دادنند که به دانشگاه بروم و همین که دیپلم گرفتم تصمیم گرفتم که به حوزه بیایم(برادموقتی سیکل گرفت به حوزه رفت اما بعد از شش ماه انصراف داد) تا حداقل جواب سوال های زندگی ام را بگیرم هر چند که دل پری از خانواده داشتم.
اما الان که پایه سوم هستم یک ارامش را در دردون خود اخساس میکنم که مطمئنم اگر دندان پزشک هم که میشدم این ارامش را نداشتم چون در اثر بی اعتقادی و بی دانشی نسبت به سبک زندگی به سوی سعادت ابدی بنی ادم را هلاک میکند.
این ارامش را مدیون ادم های زیادی هستم ازجمله همان ادم هایی که دل پری از انها داشتم .
ارامش دارم چون دیگر راه و رسم درست زیستن را میدانم و دیگر نیازی نیست از زندگی غربی کسی تقلید کنم .
ارامش دارم چون دیگر می دانم پزشک باشی یا مهندس یا طلبه باید هدف تنها به خدا باشد .
از نزد او امده ایم و به نزد او خواهیم برگشت دیر و زود داره اما سوخت و سوز نداره.